فقط کافیه یه سرچ بزنین ببینید چی میاد!!! فقط حرفشو میزنیم. فقط میگیم منتظریم.. فقط میگیم دعا میکنیم.. فقط و فقط......

تا حالا شده خدا وکیلی یبار بخاطرش دعا کنی! از ته دل!!! نه برا خودت و مشکلاتی که داری! نه برای گره ی زندگیت! فقط و فقط برای خودش و فرجش دعا کنی!!!!!!

توی این اینترنت هرچی بخای پیدا میشه الا..  ببینید! چه پیشنهادهایی گوگل میده براتون! فقط کافیه بعد کلمه وبلاگ حرف "س" رو بنویسی بعد ببینی چه چیزای دیگه ای رو پیشنهاد میده! واقعا عقبیم! بعد میگیم چرا آقا نمیای!!! اینهمه وبلاگ چرت و پرت بعد حتی یک وبلاگ توی پیشنهاد های گوگل برای مهدی نباشه!!!

فکر میکنید دوران امام صادق نمیتونست امام صادق قیام کنه؟! میدونی چی گفت؟ چند تا گوسفند رو نشون داد گفت اگر حتی من به اندازه این 15یا17 تا گوسفند یار داشتم قیام میکردم!!1 افسووووس

افسوس دل این همه شیعه که حرف شیعه بودنمون دنیا رو ترکونده! مایی که میگیم شیعه علی هستیم! که توی این زمونه داره مثل گوسفند سَر میبرن رو میکشن!

آقا بدجور تنهاس! حق هم داره بگه: شیعیان من ما را به اندازه یک لیوان آب هم نمی خواهند...!

بخدا خیلی حرفه!

شب که میشه تلوزیون رو بزن نگاه بکن... تنهایی لیلا و منوتو و هزارتا کوفت و زهرماره دیگه...  غافل از اینکه آقا داره بخاطر گناهانمون گریه میکنه و از خدا برامون بخشش میخااد..

واقعا دین نگه داشتن توی این زمونه سخته! اینی که گفتن نگه داشتن دین توی آخرالزمان مثل نگه داشتن آتش توی دسته حقیقته! خیابونا رو ببین.. پیاده رو ها!! مطمئن باش تمام اینا رو آقا هم میبینه و دلش خونه ازمون..

خوشا بحال کسانی که آقا ازشون راضیه..

بیاید یبار هم شده دعا کنید و فقط برای فرجش دعا کنید... یا علی

اللهم عجل لولیک الفرج


موضوعات مرتبط: مهدویت ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 1 شهريور 1394برچسب:امام زمان,غربت,انتظار,وبلاگ,دعا,, | 21:51 | نویسنده : محمد وکیلی |

 

تا پیش از رسیدن به مراد دلت، تمام فکر و ذکرت وصال است و وصال. ولی کافی است فقط یک مرتبه گرچه برای مدت بسیار اندک مرادت حاصل شود، آن وقت است که تمام وجودت لبریز می شود از حسرت و بی تابی.

به قول معروف: تا ندیده ای و نرسیده ای فقط یک درد داری، ولی پس از وصول، هزار و یک درد داری ...

شدت این اشتیاق به ارزش مرادت نیز وابسته است که هر اندازه اهمیت بیشتری داشته باشد شیدایی بعدی بیشتر خواهد بود.

این حکایت، شرح حال تشرف یکی از اولیاء مخلص خداوند به محضر ولی الله الاعظم حضرت مهدی صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که از قول یکی از شاگردان ایشان نقل شده است.

نام اصلی او «سید ذبیح الله قوامی» است، ولی با نام «حاج آقا فخر تهرانی» شناخته شده تر است. پس از وفاتش، «آیت الله سید محمدرضا بهاء الدینی» فرمود: « آقا فخر "سلمان زمان" بود.»

بنابر آنچه در شرح حال او نقل شده است، در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. در اوائل جوانی از هوش و استعداد ویژه ای برخوردار بود. با جدیت درس می خواند و هدفش دریافت بورسیه برای تکمیل تحصیلات خود در خارج از کشور بود. در آن زمان، عده ی کمی می‌توانستند بورسیه تحصیلی بگیرند و به کشورهای اروپایی اعزام شوند.

بالاخره تلاش این جوان خوش سیما به بار نشست و قرعه به نام وی افتاد. ولی می‌گویند روز اعزام، به عللی که فقط خدا می‌داند، کمی دیر به فرودگاه رسید. هواپیما پرواز کرد و این جوان جویای نام، از پرواز جا ماند...

راه دیگری نداشت. به ناچار ناراحت و غمگین، از فرودگاه برگشت. آن همه تلاش و کوشش و تکاپو به هدر رفته بود. یأس و ناامیدی وجودش را پر کرد و شعله‌های آرزو، در دلش به خاموشی ‌گرایید.

عشق به لقاء پروردگار و جذبه ی اتصال با ولی الله زمان (علیه السلام) شور عشقی درون حاج آقا فخر به وجود آورده بود و روز به روز عطش وصال محبوب در وی شدت می گرفت. و سرانجام کار به آنجا رسید که در امام زمانش ذوب شد و به قول معروف؛ "ره صد ساله را یک شبه طی کرد" و متصل به دریای بی کران معرفت الله گردید

روزی از روزها با عارف واصل؛ شیخ مرتضی زاهد (رحمة الله علیه) برخورد کرد. کسی نمی داند در آن لحظات بین آن دو چه حرف هایی رد و بدل شد؟ ولی هرچه بود نفس قدسی شیخ مرتضی مسیر و سرنوشت جوان تهرانی را متحول کرد و از آن روز به بعد گویی انسان جدیدی متولد شد. حتی ظاهرش هم عوض شد. تمام لباس های به روز خود را کنار گذاشت و عبایی به دوش انداخت.

عشق به لقاء پروردگار و جذبه ی اتصال با ولی الله زمان (علیه السلام) شور عشقی درون حاج آقا فخر به وجود آورده بود و روز به روز عطش وصال محبوب در وی شدت می گرفت. و سرانجام کار به آنجا رسید که در امام زمانش ذوب شد و به قول معروف؛ "ره صد ساله را یک شبه طی کرد" و متصل به دریای بی کران معرفت الله گردید.

جناب حجة الاسلام محمد علی شاه آبادی نقل کرد:

پس از درگذشت عابد مجاهد و عارف ربانی، مرحوم حاج آقا فخر تهرانی، مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ حسن معزی فرمود:

عادت مرحوم حاج آقا فخر تهرانی این بود که وقتی به مجلس علماء وارد می شد، در کنار در ورودی نشسته و با احترام خاصی از هر گونه اظهار فضلی دوری می نمود!

روزی در اواخر عمر وی، در محفلی که حضرات علماء و از جمله آیة الله حسن زاده نیز شرکت داشتند، ناگاه مرحوم حاج آقا فخر تهرانی با لباسی نامرتب و عبایی که معلوم بود روی زمین کشیده شده، وارد مجلس شد و بر خلاف همیشه، در گوشه ای با حالتی بسیار مضطربانه نشست؛ پس از پایان یافتن مجلس و رفتن حضار و حضرات آقایان، وقتی از حالت اضطراب و ناراحتی اش پرسیدم، او رو به من کرد و با افسوس فراوان گفت: یک عمر آرزوی دیدار حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را داشتم، حال که نصیبم شد، اکنون از دوری وصالش آرامش ندارم!

بی مهر رخت روز مرا نور نماندست        وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست

هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم        دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست

 

علی سیف       

بخش مهدویت تبیان


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 5 اسفند 1392برچسب:فرج,مهدی,انتظار,ظهور,فخر تهرانی, | 18:41 | نویسنده : محمد وکیلی |

در بعضی از روایات داریم که حتی خود امام زمان (عج) نیز وقت ظهورشان را نمی دانند و خدای متعال هنگام ظهور به واسطه علائم خاصی زمان ظهور را به حضرت اطلاع می دهند.

و البته یکی از منتظران فرج حضرت مهدی (عج) خود آن حضرت هستند؛ زیرا: اوّلاً انتظار، در روایات ما به عنوان افضل العبادة مطرح شده است و بعید، بلکه محال است که آن وجود عزیز از افضل عبادات غافل و محروم باشد.

ثانیاً: در روایاتی که کلمه فرج آمده، تنها به فرج مۆمنان اشاره ندارد، بلکه فرج امام زمان نیز مورد نظر است پس امام زمان گشایش در کارهای خویش را منتظرند.

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:فرج,مهدی,انتظار,ظهور, | 12:25 | نویسنده : محمد وکیلی |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • ایران دانلود سنتر