ملا محمدتقی مجلسی اصفهانی مشهور به مجلسی اول، پدر بزرگوار علامه محمدباقر مجلسی و از دانشمندان بزرگ شیعه عصر صفوی است. وی در سال 1003 یا 1004 ه . ق در اصفهان دیده به جهان گشود و در سال 1070 ه . ق در همانجا از دار فانی رخت بربست.
او بزرگ مردی بود كه با همت بلند و نوشته های گران قدر خویش توانست به مذهب تشیع، رونقی ویژه بخشد.
برچسبها:
چون تأخیر ظهور مولای ما صاحب الزمان به سبب موانعی است که از ناحیه خود ما سرچشمه گرفته، بر ما است که از خداوند متعال برطرف کردن آن موانع را بخواهیم، پس دعا کردن برای تعجیل فرج امام عصر در حقیقت دعا برای خودمان و سودمند به حالمان میباشد.
تأکید بسیار بر دعا برای تعجیل فرج امام زمان برای چیست؟ مگر نه اینکه ایشان خود سر منشاء رسیدن برکات به مخلوقات بوده و از مردم، بینیاز و مستغنی است!
برچسبها:
13 سالش بود
اومده بود ستاد که اعزامش کنن جبهه.
بهش گفتن:
آخه پسر جان مادرت راضیه که تو بری جبهه؟
با لبخند کیفشو باز کرد پارچه سفیدی در آورد و گفت:
این کفنمه، مادرم برام گذاشته . . .
برچسبها:
در بعضی از روایات داریم که حتی خود امام زمان (عج) نیز وقت ظهورشان را نمی دانند و خدای متعال هنگام ظهور به واسطه علائم خاصی زمان ظهور را به حضرت اطلاع می دهند.
و البته یکی از منتظران فرج حضرت مهدی (عج) خود آن حضرت هستند؛ زیرا: اوّلاً انتظار، در روایات ما به عنوان افضل العبادة مطرح شده است و بعید، بلکه محال است که آن وجود عزیز از افضل عبادات غافل و محروم باشد.
ثانیاً: در روایاتی که کلمه فرج آمده، تنها به فرج مۆمنان اشاره ندارد، بلکه فرج امام زمان نیز مورد نظر است پس امام زمان گشایش در کارهای خویش را منتظرند.
برچسبها:
در بعضى روايات آمده است : حضرت سكينه عليها السلام در روز عاشورا به خواهر سه ساله اى (كه به احتمال قوى همان رقيه عليه السلام باشد) گفت : بيا دامن پدر را بگيريم و نگذاريم برود كشته بشود(سلام الله علیها).
امام حسين عليه السلام با شنيدن اين سخن بسيار اشك ريخت و آنگاه رقيه عليها السلام صدا زد : بابا! مانعت نمى شوم . صبر كن تا ترا ببينم (سلام الله علیها) امام حسين عليه السلام او را در آغوش گرفت و لبهاى خشكيده اش را بوسيد. در اين هنگام آن نازدانه ندا در داد كه....
برچسبها:
یکی از مهم ترین و مشهورترین القاب حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، «قائم» (قیام کننده و بهپا خیزنده) است. این عنوان رسا و گویا، در بعضی از روایات مربوط به آن حضرت آمده و اشاره به قیام، مبارزه و جهاد بزرگ او و آمادگی استقامت وی دارد.
برای ادامه متن به ادامه مطلب بروید...
برچسبها:
براساس روايات يکي از نشانههاي ظهور خروج دجال است. که در باره آن آراء و احتمالات مختلفي بيان شده است در ذيل به بررسي اين عنوان ميپردازيم.
«دجّال» در زبان عربي به معناي «آب طلا» و طلا اندود کردن است و به همين علت، افراد بسيار دروغگو که باطل را حق جلوه ميدهند «دجّال» ناميده ميشوند.[1]
از روايات استفاده ميشود، دجّال ستمکاري است که در آخر الزمان، مردم را گمراه خواهد کرد. البته در آموزههاي هر سه دين يهوديت، مسيحيت و اسلام از آن سخن به ميان آمده است. افرادي در هر سه جامعه ديني ميگويند: دجّال تولد يافته و زنده است.[2]
در برخي روايات از خروج «دجّال» به عنوان نشانة ظهور و در برخي ديگر، از آن، به عنوان يکي از «اَشْراطُ السَّاعَة» (نشانههاي برپايي قيامت) ياد شده است. اين نشانه، در کتابهاي اهل سنّت بيشتر يکي از نشانههاي برپايي قيامت دانسته شده است؛[3] ولي در منابع روايي شيعه، بيشتر از آن، به عنوان حادثهاي مهّم که مقارن ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف رخ خواهد داد، ياد شده است.[4]
دجال کيست؟
دربارة دجّال، چند احتمال وجود دارد:
احتمال اول: دجّال نام شخص معيّني نيست و هر کس که با ادعاهاي پوچ و بياساس و با توسل به حيلهگري و نيرنگ، در صدد فريب مردم باشد، دجّال است. اينکه در روايات، از «دجّال»هاي فراوان سخن به ميان آمده است، اين احتمال را تقويت ميکند. پيامبر اکرم- فرموده است: قيامت، برپا نميشود، تا وقتي که مهدي از فرزندانم قيام کند. مهدي قيام نميکند، تا وقتي که شصت دروغگو خروج کنند و هر کدام بگويند: من پيامبرم.[5] در روايات، از اين «دجّال»ها و دروغگويان فراوان نام برده شده است؛ در بعضي دوازده، در برخي سي و در برخي شصت و يا هفتاد دجال آمده است.[6] از ميان اين دجالها فردي که در دروغگويي، حيلهگري و مردم فريبي سرآمد همة دجالان و فتنهاش از همه بزرگتر است، نشانة ظهور مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف و يا برپايي قيامت است. بر اين اساس، دو نوع دجّال هست: يکي همان دجّال حقيقي و واقعي است که پس از همة «دجّال»ها ميآيد و ديگر گروهي شيّاد و دروغگو که دست به فريب کاري و گمراهي مردم ميزنند. پيامبر اکرم- ميفرمايد: «پيش از خروج دجّال، بيش از هفتاد دجّال خروج خواهد کرد.»[7] حقيقت داستان دجّال، بيانگر اين واقعيت است که در آستانة هر انقلابي، افراد فريبکار و منافق که معتقد به نظامهاي پوشالي گذشته و حافظ ضد ارزشهايند، براي نگهداشتن فرهنگ و نظام جاهلي گذشته، همة تلاش خود را به کار ميگيرند و با سوء استفاده از زمينههاي فکري و اجتماعي و احساسات مردم، دست به تزوير و حيلهگري ميزنند.
در انقلاب جهاني حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف چنين خطري پيشبيني شده است. از آنجا که اين انقلاب از همة انقلابهاي تاريخ بزرگتر و گستردهتر است، خطر فريبکاران دجّال صفت نيز به مراتب بيشتر و گستردهتر است. در آستانة ظهور، آنان همة تلاش خويش را به کار خواهند گرفت که مردم را فريب دهند و آنها را از نتيجة قيام حضرت، دلسرد و نااميد سازند و سرانجام از پيروزي حتمي آن جلوگيري کنند. البته در اين احتمال ميتوان گفت: ممکن است يکي از آن دجّالها که صفات زشت در او بيشتر از همه وجود دارد، نشانه ظهور باشد.
احتمال دوم: فردي معيّن و مشخص به نام «دجّال» در دورة غيبت ـ با همان ويژگيهايي که براي وي بيان شده است ـ خروج ميکند و مردم را به انحراف ميکشاند.
برخي با استناد به بعضي از روايات، او را زنده ميدانند؛ براي مثال گفته ميشود که او در زمان حضرت رسول اکرم-زنده بوده و تا هنگام خروج، زنده خواهد ماند.[8] برخي از کتابها و فيلمها نام «دجّال» برخود دارند. «دجّال» لقب دغلبازي است که نزد يهوديان «آرميلوس» و نزد مسلمانان «صائدبنصيد» ناميده ميشود.[9]
اصل داستان «دجّال» در کتابهاي مقدس مسيحيان نيز آمده است. در انجيل، واژة «دجّال» بارها به کار رفته و به کساني که منکر حضرت مسيح عليهم السلام باشند يا «پدر و پسر» را انکار کنند، «دجّال» گفته شده است: «دروغگو کيست، جز آن که مسيح بودن عيسي را انکار کند؟ آن، دجّال است که پسر و پدر را انکار کند.»[10]
طرفداران احتمال دوم به روايتي استناد کردهاند که اصبغ بن نباته از حضرت علي عليهم السلام پرسيد: اي امير مؤمنان! دجّال کيست؟ آن حضرت فرمود: «دجّال، صائد بن صائد (صيد) است. بدبخت کسي است که او را تصديق کند و خوشبخت آن است که او را تکذيب کند... چشم راستش ممسوح [به هم چسبيده و حدقه ندارد] و چشم ديگرش بر پيشاني است و مانند ستاره صبح ميدرخشد. در آن، نقطه عَلَقهاي [خون بسته شده] است که با خون در آميخته است و ميان دو چشمش نوشته است: «کافر» و هر خواننده و بيسواد آن را ميخواند. در درياها فرو ميرود و آفتاب با او ميگردد. مقابل او کوهي از دود و عقبش کوهي سپيد است که مردم تصور ميکنند طعام است. در زمان قحطي سختي خروج ميکند؛ در حالي که بر الاغ سپيدي سوار است. هر گام الاغش، يک ميل [حدده 185 متر] است و زمين، منزل به منزل زير پايش در نورديده شود. بر آبي نگذرد؛ جز آنکه فرو رود. تا روز قيامت. به آوازي که همة جن و انس و شياطين ـ در شرق و غرب ـ عالم آن را ميشنوند، فرياد کند: اي دوستان من! نزد من آييد. منم آن که آفريد و تسويه کرد و تقدير کرد و رهبري نمود. منم پروردگار شما. دشمن خدا دروغ ميگويد. او يک چشمي است که غذا ميخورد و در بازارها راه ميرود. به راستي که پروردگار شما، نه يک چشم است و نه غذا ميخورد، نه راه ميرود و نه زوال دارد و خدا از اين اوصاف برتر است. آگاه باشيد! بيشتر پيروانش در آن روزگار، ناپاک زادگاناند و صاحب پوستينهاي سبز. خداوند تعالي او را در شام بر سر گردنهاي که آن را افيق نامند به دست کسي که عيسي عليهم السلام پشت سرش نماز ميخواند، هنگامي که سه ساعت از روز جمعه گذشته باشد، خواهد کشت. آگاه باشيد پس از آن، حادثه بزرگ و قيامت کبرا باشد.»[11]
احتمال سوم: مراد از «دجّال» همان سفياني است که در کتابهاي اهل سنّت بيشتر با عنوان «دجّال» و در کتابهاي شيعي با عنوان سفياني آمده است. البته اين احتمال مردود است.[12]
احتمال چهارم: دجّال، کنايه از کفر جهاني و سيطرة فرهنگ مادي بر جهان است. برخي از اهل نظر، اين احتمال را تقويت کرده و همة ويژگيهايي را که براي دجّال بيان شده، با ويژگيهاي استکبار جهاني برابر دانستهاند. «استکبار» به معناي واقعي، دجّال است که خود را قيّم[سرپرست] ملتها ميداند و با تکيه به ثروت انبوه و قدرت عظيم، در همه جاي زمين دخالت ميکند و همه را به زير سلطه خويش ميآورد.[13]
از نکات شگفآور و تأمل برانگيز در انبوه روايات شيعه و سنّي، ارتباط تنگاتنگ بين دجّال و يهوديان است. در روايات، بيشتر پيروان دجال يهودي معرفي شدهاند.[14] در منابع اهل سنّت به صورت عمده، سخن از کشته شدن دجّال به دست حضرت عيسي عليهم السلام است.[15]و[16]
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. ر.ک: لسان العرب، ج4، ص294.
[2]. ر.ک: کنزالعمال، ج12، ص323.
[3]. صحيح، مسلم، باب في الآيات التي تکون قبل الساعة؛ سنن، ترمذي، ج4، ص507.
[4]. کمالالدين و تمام النعمة، ج1، ص 250.
[5]. لاتقوم الساعة حتي يخرج المهدي من ولدي و لايخرج المهدي حتي يخرج ستون کذابا کلهم يقول انا نبي؛ الارشاد، ج2، ص371.
[6]. کنز العمال، ج14، ص200 -198.
[7]. همان، ج14، ص200.
[8]. الغيبة الطوسي، ص 113، ح 86.
[9]. هزارهگراييدر فلسفه تاريخ مسيحيت، ص26.
[10]. رساله يوحنا، باب2: 18 و 22.
[11]. همان، ص527.
[12].الغيبة الطوسي، ص463.
[13]. تاريخ غيبت کبري، ص536ـ 532.
[14]. کمالالدين و تمام النعمة، ج2، ص528.
[15]. تفسير طبري، ج3، ص 290.
[16]. فرهنگ نامه مهدويت، ص 205 -201.
پدیدآونده:حجتالاسلام و المسلين خدا مراد سليميان
برچسبها:
نیروهای طبیعت بخشی از امدادهای غیبی در عصر ظهور همان نیروها و امکانات طبیعی است که خداوند پیامبران خود را با آن ها مجهز کرده است؛ به وسیله نیروهایی چون باد و ابر و ... . این عوامل در اختیار برخی از پیامبران قبل نیز بوده است.
نقش امدادهای غیبی در پیروزی حكومت جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قابل توجه است. حضرت با انجام دادن معجزاتی، مشكلات را از سر راه برمی دارد و یا با رعب و ترسی كه خداوند در دل دشمن ایجاد می كند و با ملائكه ای كه به یاری آن حضرت می فرستد، موجبات پیروزی آن حضرت فراهم می شود.
این امدادهای الهی در طول تاریخ به بهترین نحو ممکن به کمک انسان ها آمده و آن ها را از زوال و نابودی، در حمایت گرفته است.
از آیات قرآن به روشنی استفاده می شود که خداوند در مقابله حق و باطل، جانب جریان حق را نگه می دارد و از آن دفاع می کند و این دفاع خداوند، گاهی از طریق نیروهای پنهان و امدادهای غیبی صورت می گیرد. البته، در بزرگ ترین و وسیع ترین رویارویی حق با باطل و انقلابی که در راستای اهداف انبیاء در نظام هستی رخ خواهد داد، این سنت الهی بیش از پیش جلوه خواهد کرد.
فرشتگان و جنیان
در حدیثی از امام علی علیه السلام آمده است: « خداوند، مهدی را با فرشتگان و جن و شیعیان مخلص، یاری می كند».(۱) در سخنی از امام باقر علیه السلام نیز می خوانیم: « فرشتگانی كه در جنگ بدر به پیامبر یاری دادند، هنوز به آسمان بازنگشته اند تا اینكه صاحب الأمر را یاری رسانند. تعدادشان، پنج هزار فرشته است».(۲)
تابوت موسی علیه السلام
در روایتی از چگونگی استفاده امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از تابوت حضرت موسی علیه السلام، کاخ حضرت سلمیان علیه السلام، فرود آمدن عیسی علیه السلام و نمایان شدن باغ "ارم ذات المعاد" چنین آمده است:
«هنگام ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، حضرت عیسی علیه السلام به زمین فرود می آید و كتاب ها را از انطاكیه گردآوری می كند. خداوند بر روی او از چهره "ارم ذات العماد" پرده برمی دارد و كاخی را كه حضرت سلیمان علیه السلام پیش از مرگش ساخت، آشكار می سازد و حضرت دارایی های كاخ را گرد می آورد و آن را میان مسلمانان تقسیم می كند و تابوتی را كه خداوند به "ادبیا" دستور انداختن آن را در دریای طبرستان داده بود، خارج می سازد. در آن تابوت، آنچه را كه خاندان موسی و هارون علیهماالسلام به یادگار گذاشته اند، فرود می آورد. مرغ های بریانی كه بنی اسراییل برای آیندگان خود ذخیره كرده اند، در آن است. آن گاه به كمك آن تابوت، شهرها را می گشاید. همان گونه كه پیش از او نیز چنین كردند» .(۳)
فرشتگان زمین
محمد بن مسلم می گوید: «از امام صادق علیه السلام درباره میراث علم و اندازه آن پرسیدم. حضرت پاسخ داد: "خداوند، در شرق و غرب عالم دو شهر دارد
” در روایات از جمله امدادهای الهی به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مسخر ساختن عوامل طبیعی در ذیل اراده حضرت است “
كه در آن گروهی سكونت دارند و هر چند وقت یك بار با آنان دیدار می كنم و آنان از ظهور قائم می پرسند. گروهی از آنان، از روزی كه به انتظار قائم بوده اند، سلاح خود را به زمین نمی گذارند. آنان، از خداوند می خواهند كه حضرت را به آنان بنمایاند. هنگامی كه مهدی قیام می كند، آنان همراه او می باشند ... اجتماع آنان، متشكل از پیر و جوان است. این گروه، از اندیشه و دستورهای امام آگاه هستند و آن را اجرا می كنند. حضرت، این سپاهیان را به جنگ هند، دیلم، روم، بربر، فارس، جابرسا، جابلقا ـ كه دو شهر در شرق و غرب است ـ می فرستد. تمام پیروان ادیان را به اسلام، یكتاپرستی و ولایت ما دعوت می كنند كه در صورت اجابت، مردم رهایی می یابند و اگر تخلف كردند، به قتل می رسانند كه در تمام شرق و غرب عالم، همگان ایمان می آوردند».(۴)
نصرت الهی در آیه ۴۰ سوره حج آمده است:« وَ لَیَنْصُرَنَّ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ» ؛ « و قطعاً خدا به کسی که [دین] او را یاری کند، یاری می دهد؛ چرا که خدا سخت نیرومند و شکست ناپذیر است». در روایات فراوانی از نصرت الهی به عنوان یکی از عوامل پیروزی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در قیام جهانی آن حضرت یاد شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره فرموده است: « قائم اهل بیت من به نصرت الهی تأیید می شود».(۵)
نیروهای طبیعت بخشی از امدادهای غیبی در عصر ظهور همان نیروها و امکانات طبیعی است که خداوند پیامبران خود را با آن ها مجهز کرده است؛ به وسیله نیروهایی چون باد و ابر و ... . این عوامل در اختیار برخی از پیامبران قبل نیز بوده است.
خداوند درباره تسخیر عوامل طبیعی توسط حضرت سلیمان علیه السلام فرموده است: « وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ عاصِفَةً تَجْری بِأَمْرِهِ إِلی اْلأَرْضِ الَّتی بارَکْنا فیها وَ کُنّا بِکُلِّ شَیْءٍ عالِمینَ»؛ « و تندباد را مسخر سلیمان ساختیم که به فرمان او به سوی سرزمینی که آن را پر برکت کرده بودیم، حرکت می کرد و ما از همه چیز آگاه بودیم».(۶) در روایات از جمله امدادهای الهی به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مسخر ساختن عوامل طبیعی در ذیل اراده حضرت است.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در بیان حوادث شب معراج به نقل از خداوند متعال چنین نقل فرموده است: « بادها را به تسخیر او در می آورم و گردنکشان سخت را رام او می سازم و او را بر نردبان ترقی بالا می برم و با لشکریان خود یاری اش می کنم و با فرشتگانم به او مدد می رسانم تا آنکه دعوتم را آشکار کند».(۷)
پی نوشت ها:
۱. دیلمى، ارشاد القلوب، ص ۲۶۸.
۲. مستدرك الوسائل، ج ۲، ص ۴۴۸.
۳. الشیعه و الرجعه، ج ۱، ص ۱۳۶.
۴. بحارالأنوار، ج ۲۷، ص ۴۱ و ج ۵۴، ص ۳۳۴.
۵. کمال الدین، ج ۱، ص ۲۵۷.
۶. انبیاء: ۸۱.
۷. کمال الدین، ج ۱، ص ۲۵۴.
برچسبها:
حجة الاسلام و المسلمين آقاى حاج شيخ محمد باقر ملبوبى صاحب كتاب «الوقايع و الحوادث» خوابى را كه خود از آيت الله سيد محمد گلپايگانى شنيده اند، طبق درخواست نويسنده چنين مرقوم فرمودند:
آیت الله سيد محمد گلپايگانى فرزند عارف واصل، آيت الله العظمی سيد جمال الدین گلپايگانى فرمودند: مدتها پس از فوت مرحوم پدرم، شبى در خواب ديدم حضورشان مشرف شدم و ايشان در اطاق مفروش به زيلو و فاقد اثاث نشسته اند. گفتم: پدر! اگر خبرى نيست ما هم به دنبال كارمان برويم؟ وضع طلبگى در گذشته و حال همين است كه به چشم مى خورد.
فرمودند: پسر، حرف مزن! هم اكنون ولى امر تشريف مى آورند. آنگاه پدرم از جا برخاست. متوجه شدم محبوب كل عالم، حضرت ولى عصر عليه السلام تشريف آوردند. پس از عرض سلام و جواب حضرت، قبل از اين كه من حرفى بزنم، حضرت فرمودند:
«سيد محمد! مقام پدرت اين حجره ی محقر نيست، بلكه مقامش آن جاست. به محل مورد اشاره ی دست حضرت نگاه كردم، قصرى با شكوه و ساختمانى با عظمت – كه لايدرک و لايوصف است – ديدم و خوشحال گرديدم.»
عرض كردم: يابن رسول الله! آيا وقت ظهور مبارک رسيده است تا ديدگان همه به جمال و حضورتان روشن شود؟
حضرت فرمودند:«لم تبق من العلامات الا المتحويات و ربما اوقعت فى مدة قليلة، فعليكم بدعاء الفرج؛» از علایم ظهور فقط علامات حتمى مانده است و شايد آنها نيز در مدتى كوتاه به وقوع بپيوندند؛ پس بر شما باد كه براى فرج دعا كنيد.
برچسبها: